« پرت و پلا » نوشت ...

آیه ی 7 سوره ی إبراهيم  لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُ  « پرت و پلا » نوشت ......ادامه مطلب

یک روز مثل همین روز ها که بی صدا و بی تفاوت از کنار درد هایم میگذری مرا می یابی ولی آنروز  میهمان خاک سردم...

آنروز خیلی دور نیست...

پ.ن:

این پست مخاطب خاصی ندارد .

« پرت و پلا » نوشت ......

روح ما همانند فرزند پادشاهی بسیار عالی  رتبه  است که به  ما به امانت  سپرده اند ؛

به همین دلیل  برخی امین الله فی الارض می شوند و برخی ظلوم جهول...

پ.ن:

متشکرم « رهگذر »

در پست « علاقه ی کل به جزء » مختصر توضیحی دادم.

« پرت و پلا » نوشت ......

از علل حس شدن بیشتر تکرار در جوامع مدرن این است که  با مدرن شدن زندگی، کارها تخصصی شده و فرد تبدیل به  دستگاه می شود.

اما در جامعه ابتدایی فرد همان قدر که کشاورز است معلم، جنگاور، صنعتگر و غیره هم باید باشد.

« پرت و پلا » نوشت ......

باور کن باور کن تنها ماندی دلا

دردا من دردا تو دردا از عشق ما

باور کن باور کن

غربت را

غصه را

ای آشنا

باور کن می میری می سوزی در گناه

سرگردان بی سامان بی یاور بی پناه

مرگت را باور کن تنها

بی تکیه گاه

ای همصدا

میسوزی میسازی با دردی این چنین

بی شعله بی آتش بی باور بی یقین

دلها را باور کن

باورکن یارا

« پرت و پلا » نوشت ......

از علل حس شدن بیشتر تکرار در جوامع مدرن این است که  با مدرن شدن زندگی، کارها تخصصی شده و فرد تبدیل به  دستگاه می شود.

اما در جامعه ابتدایی فرد همان قدر که کشاورز است معلم، جنگاور، صنعتگر و غیر ه هم باید باشد.

« پرت و پلا » نوشت ......

باور کن باور کن تنها ماندی دلا

دردا من دردا تو دردا از عشق ما

باور کن باور کن

غربت را

غصه را

ای آشنا

باور کن می میری می سوزی در گناه

سرگردان بی سامان بی یاور بی پناه

مرگت را باور کن تنها

بی تکیه گاه

ای همصدا

میسوزی میسازی با دردی این چنین

بی شعله بی آتش بی باور بی یقین

دلها را باور کن

باورکن یارا

« پرت و پلا » نوشت ......

باور کن باور کن تنها ماندی دلا

دردا من دردا تو دردا از عشق ما

باور کن باور کن

غربت را

غصه را

ای آشنا

باور کن می میری می سوزی در گناه

سرگردان بی سامان بی یاور بی پناه

مرگت را باور کن تنها

بی تکیه گاه

ای همصدا

میسوزی میسازی با دردی این چنین

بی شعله بی آتش بی باور بی یقین

دلها را باور کن

باورکن یارا

« پرت و پلا » نوشت ......

شهود اقتضائات حق و خلق   چون سالک هالک به لطف ازلی شاهد حقیقت مطلق در جمیع اشیاء گشت، و به جذبه ای الهی، عاشق و شایق موجودات که تجلیات حق تعالی یند شد،حضرت جانان بعد از تجلی به وجه حقانی به وی، احکام و اقتضائات خلقی را هم به او می نمایاند، که شهود تقیدات و تعینات خلقی در این طریق با بارش بلایا و ریزش انواع و اقسام سختی ها و مشکلات همراه است، چرا که اراده ی الهی بر این تعلق گرفته تا چشم وجودی سالک « پرت و پلا » نوشت ......ادامه مطلب

نوسان حقیقت  بین مطلق و مقید، قانون اصلی جهان هستی می باشد که چهره های زیادی دارد·در فیزیک  نوسان بین انرژی  و ماده است· در روانشناسی ، سیاست و علوم اجتماعی  نوسان  بین آزادی و قوانین· در  فلسفه، نوسان بین وجود و ماهیات· در عرفان و قرآن، نوسان حق و باطل ها یا نور و ظلمتها· انسان کامل با درک این قانون به هر دو انس می گیرد اما  انسانهای دیگر گاه در ظلمت غرقند گاه در نور شناور· گاه عشق به آزادی آنها « پرت و پلا » نوشت ......ادامه مطلب